من از عهد ادم تو رو دوست دارم

 من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم

 

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم

سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

قیصر امین پور

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 19:29 ] [ میثم ]
[ ]

تلافی

 یا تو زیباتر شدی یا چشام بارونیه .. این قفس بازه ولی قلب من زندونیه

من پشیمون می‌کنم جاده رو از رفتنت .. تو نباشی می‌پره عطرتم از پیرهنت

میخوام آروم شم تو نمیذاری .. هر دو بی رحمن عشق و بیزاری
همه دنیامو زیر و رو کردم .. تو رو شاید دیر آرزو کردم

 

قدمای آخرو آهسته‌تر بردار .. واسه من کابوسه فکر آخرین دیدار
بغض این آهنگ مارو تا کجاها برد .. شایدم تقدیرمو امشب به رحم آورد

به تلافی اون همه تلخی گله‌هاتم طعم عسل شد
غم معصومانه‌ی چشمات به تبسم تازه بدل شد
می‌شه با من هزار و یک سال به بهانه قصه بمونی
همه مرثیه‌های سکوتم به بهار تو باغ غزل شد

نفس کشیدن دل سپردن مثل دریا ماه من
از تو خوندن با تو موندن مقصد من راه من
همینه رویام آرزوهام سرگذشت آه من
نرفته برگرد که با تو شاید خدا گذشت از گناه من

تو مثل بارون غمو آسون می‌بری از یاد من
با تو خوبن بی‌غروبن خاطرات شاد من
زار و خسته دل‌شکسته بی‌نوا فرهاد من
مرغ آمین کی به شیرین می‌رسه فریاد من

ترانه سرا: مونا برزویی

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:59 ] [ میثم ]
[ ]

واستا دنیا

 من دیگه خسته شدم بس که چشام بـارونیه

پس دلم تا کی فضای غصه رو مهمونیه
من دیگه بسه برام تحمل این همه غم
بسه جنگ بی‌ثمر برای هر زیاد و کم

وقتی فایده‌ای نداره غصه خوردن واسه چی
واسه عشقای تو‌خالی ساده مردن واسه چی
نمی‌خوام چوب حراجی رو به قلبم بزنم
نمی‌خوام گناه بی‌عشقی بیفته گردنم

 

نمی‌خوام دربه‌در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا، وایسا دنیا من می‌خوام پیاده شم

همه حرف خوب می‌زنن اما کی خوبه این وسط
بد و خوبش به شما ما که رسیدیم ته خط
قربونت برم خدا چقدر غریبی رو زمین
آره دنیا ما نخواستیم دل‌و با خودت نبین

این همه چرخیدی و چرخوندی آخرش چی شد
اون بلیط شانس دائم بگو قسمت کی شد
همه درویش همه عارف جای عاشق پس کجاست
این همه طلسم و ورد جای خوش دعا کجاست

نمی‌خوام دربه‌در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا، وایسا دنیا من می‌خوام پیاده شم

رضا صادقی

 

 

وایسا دنیا

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:57 ] [ میثم ]
[ ]

کاش عاشقت نمی شدم

 فرصت ما تموم شده، باید از این قصه بریم

فرقی نداره من و تو، کدوممون مقصریم

خاطره‌ها رو یادمه، لحظه به لحظه مو به مو
هیچی‌ رو یاد من نیار، اونقد خرابم که نگو

 

بد بودم‌ و بدتر شدم .. میرم با پاهای خودم
میرم نمیدونم کجا .. آخ کم آوردم به خدا

دلگیرم از دست خودم .. کاش عاشقت نمی‌شدم
هر جوری می‌خواستم نشد .. از غم یه ذره‌م کم نشد

من موندم و تنهایی‌هام .. از دنیا هیچی نمیخوام
عاقبت منو نگاه .. اشتباه پشت اشتباه

هر روز عاشق‌تر شدیم .. تو عشق خاکستر شدیم
سوختیم ولی به آرزومون نرسیدیم

فقط گریه فقط عذاب .. صد تا سؤال بی‌جواب
نه من نه تو از عاشقی خیری ندیدیم 

ترانه‌سرا: علی بحرینی

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:56 ] [ میثم ]
[ ]

میشه خدارو حس کرد

 میشه خدا رو حس کرد تو لحظه‌های ساده 

تو اضطراب عشق و گناه بی‌اراده 

بی‌عشق عمر آدم بی‌اعتقاد می‌ره 
هفتاد سال عبادت یک شب به باد می‌ره 

 

وقتی که عشق آخر تصمیمش‌و بگیره 
کاری نداره زوده یا حتی خیلی دیره 

ترسیده بودم از عشق، عاشق‌تر از همیشه 
هر چی محال می‌شد، با عشق داره میشه 

عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبه‌س 
از لحظه‌های حوا، هوا می‌مونه و بس 

نترس اگر دل تو از خواب کهنه پاشه 
شاید خدا قصه‌تو از نو نوشته باشه 

ترانه سرا: دکتر افشین یداللهی

 

میشه خدا رو حس کرد

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:52 ] [ میثم ]
[ ]

خدا میدونه

 شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره 

تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره 

خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو 
از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو 

 

خدا میدونه  تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری 
خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری 

خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده 
نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده 

خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی 
فقط  باید تو  با یادش .. توی هر لحظه همراشی 

مجتبی هلالیان

 

خدا میدونه

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:48 ] [ میثم ]
[ ]

کریم خان زند و مرد درویش

 درویشی تهی‌‌دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند.

کریم خان گفت: این اشاره‌های تو برای چه بود؟
درویش گفت: نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم.
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟

کریم خان در حال کشیدن قلیان بود؛ گفت چه می‌خواهی؟
درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است.
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت.
خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد.
پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد.
روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت.
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو؛ کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.

 

کریم خان زند و مرد درویش

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:44 ] [ میثم ]
[ ]

چی عشق می شه؟

 کدوم خواستن کدوم جنون کدوم عشق .. شاید خیلی از این حرفا دروغه 

تا وقتی باهمیم از عشق میگیم .. نباشیم قولمون حتا دروغه 

از این عشقایی که زنجیر میشه .. هوس‌هایی که دامن‌گیر میشه 
می‌ترسم چون دلم بی‌اعتماده .. به احساسی که بی‌تأثیر میشه 

 

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست .. نه اینکه زندگی بی‌عشق میشه 
فقط کاش بین این حسای مبهم .. بفهمم آخرش چی عشق میشه 

مث حرفی که نگاهی .. نمی‌گفته و می‌گفته
اتفاقیه که گاهی .. نمی‌افته و می‌افته 

حس یخ زدن تو آتیش .. حال سوختن تو سرما
تو بیداری یه خیاله .. یه حقیقته تو رویا 

تو فکرش نیستیم‌ و پیداش میشه .. ولی وقتی که باید باشه میره 
به حال و روز ما کاری نداره .. همیشه یا براش زوده یا دیره 

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست .. نه اینکه زندگی بی‌عشق میشه 
فقط کاش بین این حسای مبهم .. بفهمم آخرش چی عشق میشه 

دکتر افشین یداللهی

 

چی عشق میشه؟

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:42 ] [ میثم ]
[ ]

غزل خدا

 چه شبی است!

چه لحظه‌های سبک و مهربان و لطیفی،

گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشسته‌ام.

می‌بارد و می‌بارد و هر لحظه بیش‌تر نیرو می‌گیرد.

 

هر قطره‌اش فرشته‌ای است که از آسمان بر سرم فرود می‌آید.

چه می‌دانم؟

خداست که دارد یک ریز، غزل می‌سراید؛

غزل‌های عاشقانه‌ی مهربان و پر از نوازش.

هر قطره‌ی این باران،

کلمه‌ای از آن سرودهاست.

دکتر شریعتی

 

غزل خدا

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:38 ] [ میثم ]
[ ]

جای تو خالیست

 برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست 

گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست 

آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک 
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست 

 

این قافله از قافله سالار خراب است 
اینجا خبر از پیش‌رو و باز پسی نیست 

تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش 
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست 

من در پی خویشم، به تو بر می‌خورم اما 
آن‌سان شده‌ام گم که به من دسترسی نیست 

آن کهنه درختم که تنم زخمی برف است 
حیثیت این باغ منم، خار و خسی نیست 

امروز که محتاج توام، جای تو خالی است 
فردا که می‌آیی به سراغم نفسی نیست 

در عشق خوشا مرگ که این بودن ناب است 
وقتی همه‌ی بودن ما جز هوسی نیست 

هوشنگ ابتهاج

 

جای تو خالیست

[ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, ] [ 18:27 ] [ میثم ]
[ ]

سال نو مبارک 1394

 

سلام دوستان سال خوبی رو براتون ارزو میکنم...

امیدوارام به تمام خواسته ها برسید...

و از نخواسته هاتون دور باشین...

و در سایه حق تعالی بهترینهارو داشته باشید ...

در کل سال نو مبارک ...

و در آخر...

خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما...

برای دوستان من عطا فرما :

هزار و سیصد امید...

هزار و سیصد و نود بهروزی...

هزار و سیصد و نود و چهار لبخند زیبا...

سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد..

میثم...آرام

[ جمعه 29 اسفند 1389برچسب:, ] [ 17:31 ] [ میثم ]
[ ]

حقیقتی تلخ!

این قانون این هستی هست و زندگی باز هم ادامه دارد...

[ چهار شنبه 8 بهمن 1388برچسب:, ] [ 19:46 ] [ میثم ]
[ ]

دفتر عشق

دفتر عشق تموم شد
ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتي ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم
دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقــــت بود
بشنواين التماسو

[ چهار شنبه 8 بهمن 1388برچسب:, ] [ 19:28 ] [ میثم ]
[ ]

شعر مرغ سحر

 


ترانه سرا : ملک الشعرا محمدتقی بهار

آهنگساز : مرتضی نی داوود

تنظیم کننده :
محمد رضا شجریان  

خواننده :
محمد رضا شجریان

آلبوم : پیام نسیم


ترانه : مرغ سحر

......................................................................................................................

                                       متن:

 

مرغ سحر ناله سر کن

داغ مرا تازه تر کن

ز آه شرر بار، این قفس را

بر شکن و زیر زبر کن

بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ

نغمه ی آزادی نوع بشر سرآ

وز نفسی عرصه ی این خاک توده را

پر شرر کن

---

ظلم ظالم، جور صیّاد

آشیانم، داده بر باد

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت

شام تاریک ما را سحر کن 

نو بهار است، گل به بار است

ابر چشمم، ژاله بار است

این قفس، چون دلم، تنگ و تار است

شعله فکن در قفس ای آه آتشین

دست طبیعت گل عمر مرا مچین 

جانب عاشق نگه ای تازه گل از این

بیشتر کن، بیشتر کن، بیشتر کن  

( مرغ بیدل، شرح هجران

مختصر، مختصر کن ) ( 2 )



 
 
[ شنبه 30 دی 1386برچسب:, ] [ 14:37 ] [ میثم ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 44 45 46 47 48 ... 49 صفحه بعد