مولای من
ناگهان آن شب تاریک و سیه
صبح گردد به رسم خوش عهدی
در پای نامه ام ببینم امضایی
کرده باشی قبولم به غلامی
مولا دلم میشکند گر نظری بر من نکنی
رسم عاشقی نباشد بر این مسلک
مولا به جان مادر غمدیده ات
با من نباشی سرد سرد
روزی که کند دوست قبولم به غلامی / آن روز کنم خواجگی روی زمین را
نظرات شما عزیزان: